بزارید از خودم بگم
من اسمم نسرینه
نسرین سلامت
متولد 16 مرداد 1359
تهران زندگی میکنم
مادرم ترکه و پدرم هم کرد
بچه درسخونی بودم تقریبا
ابتدایی و راهنمایی همیشه بیشتر نمره هام 20 بود
دبیرستانم ای بدک نبودم
تا اینکه رفتم رشته تجربی
درسمم تو اون رشته خوب بود
اول و دوم و سوم رو خوندم و به خوبی و خوشی تموم شد تا رسید به پیش دانشگاهی
و وقت کنکور
برا کنکور راستشو بخواین زیاد وقت نذاشتم
برا همین رتبم شد 10 هزار
رشته پرستاری دانشگاه ازاد قبول شدم و وارد دانشگاه علوم پزشکی شدم
خیلی پرستاری رو دوست داشتم.هرچند کار خیلی سختیه(بر خلاف همه که فکر میکنن خیلی اسونه)
کارشناسیمو که گرفتم تو بیمارستان سینا بخش مغز و اعصاب استخدام شدم
اولا با محیطش اشنا نبودم یه کم کار خستم میکرد
ولی یواش یواش دوستای خوبی مث شهره و الهام و مریم و مرضیه و لیلا و مینا پیدا کردم که اونام مث خودم پرستار بودن
که هنوزم که هنوزه با هم تو یه بخشیم و خیلی همو دوست داریم
خلاصه کم کم با کل بیمارستان و پرسنلش اشنا شدم و محیطش دستم اومد و راه و چاهو یاد گرفتم و تجربم زیاد شد تا اینکه رسیدم به اینجا
الانم خیلی شغلمو دوست دارم و با هیچی عوض نمیکنم
و بعدا هم تو همین وب خاطرات شغلیمو براتون تعریف میکنم
خب حالا یه کم هم از خانواده بگم
اسم مامانم مرجانه و اسم بابام هم پرویز
مامانم قبل از انقلاب خواننده ی کاباره بوده
و تو کاباره با بابام اشنا میشن و ازدواج میکنن
ما 4 تا خواهریم و یک برادر
خواهر بزرگم ریحانه متولد 1346
خواهر دومی مهشید متولد 1354
بعدش داداشم سامان متولد 1357
بعدشم که خودم یعنی نسرین بانو متولد 1359
بعدم ابجی کوچولوم مهسا متولد 1370
که همشونو خیلی دوست دارم
4 تا خواهر زاده هم دارم که دوتاشون دو قلو ان.یه دختر و یه پسر سه ساله
دوتا خواهرام و برادرم ازدواج کردن
خودمم که ازدواج کردم و جدا شدم
ابجی کوچولومم که مجرده
خانواده ما نه مذهبیه نه خیلی بی بند و بار
متعادله
نه رومی روم نه زنگی زنگ
از بچگی ام خدارو شکر همیشه پدرم برامون زحمت کشیده و هیچی برامون کم نذاشته
یادمونم نمیاد چیزی ازش خواسته باشیم و برامون تهیه نکرده باشه
مامانم که خیلی عاشقشم هم همیشه پیشمون بوده و بزرگمون کرده و برامون زحمت کشیده تا رسیدیم به اینجا
که دست جفتشونو میبوسم و امیدوارم سایشون تا اخر عمر بالای سرم باشه